جمعیت کویر سبز: محمد حسین کریمی- روز سیزده فروردین هرساله براساس آداب و رسوم ما ایرانیان به دامن طبیعت پناه میبریم تا نحسی را از خودمان دور کنیم، اما برخی از ما نحسی آن را برای طبیعت باقی میگذاریم.
سیزده بدربه خیلی از افراد که میگویی سیزده بدر در پاسخ به تو میگویند: اینروز باید خوش بگذرد، آری درست است مانیز مخالف خوش و شادی نیستیم و خودمان نیز دوست داریم تعطیلات ۱۵ روزه سال ۹۴ را با خوشی پشت سر بگذاریم.
اما طبق سوابقی که از خوشگذارنیهای ما ایرانیها به خصوص در طبیعت و اینروز وجود دارد، این روزها به کام طبیعت خوش نمیآید، کافی است پایان روز سیزده خود نگاهی به اطراف کنیم، قطعا صحنهای خواهیم دید که اگر آن مکان با همین شکل بماند خود ما نیز دیگر حاضر نیستیم به آنجا برگردیم.
این مصیبتی است که سالها است فریاد زده میشود: آهای مردم، در روز طبیعت، هوای طبیعت را داشته باشید. کسی هم از شما کار خاص و سختی نمیخواهد، یک کیسه زباله همراه خود داشته باشید و زبالههایتان، همه زبالهها، از کاغذ دور ساندویچ و پوست میوه و پوست تخمه و پوست پسته تا کیسهها و ظروف پلاستیکی را با خود جمع کنید و ببرید به نزدیکترین سطل زبالهای که دیدید، تقدیم کنید. کار سختی نیست و وقتی بدانید اوضاع بازگشت زبالهها به طبیعت چقدر وخیم است، شاید مجاب شوید؛
کاغذ: ٣ ماه
پوست میوه: ۶ ماه
روزنامه: ١ سال
فیلتر سیگار: ٢ سال
آدامس: ۵ سال
قوطی نوشابه: ١٠ تا ١٠٠ سال
پلاستیک: ١٠٠ تا ١٠٠٠ سال
پلیستیرن، کارت تلفن: ١٠٠٠ سال
شیشه: ۴٠٠٠ سال
مطمئن هم باشید که اگر شما جمع نکنید، هیچ کس زبالههایتان را جمع نمیکند با اینحال از این خوشگذارنیهای ما فقط تخریب طبیعت باقی خواهد ماند.
از تمام اینها که بگذریم، هرساله در این روز با صحنهای دیگر نیز روبرو هستیم که شاید برای ما ایرانیها و بخصوص ما کاشانی که در تمدن ادعای ۷۵۰۰ ساله داریم اندک که نه بسیار زشت باشد، از صبح سیزده بدر زمانی که پا در خیابان میگذاری و به سمت مسیرهای منتهی به سمت طبیعت حرکت میکنی خیابانی پر از سبزه میبینی، چرا که هر شخص یاد گرفته سبزه خود را روی ماشین قرار میدهد و هرکجا در مسیر افتاد برایش مهم نیست…
از رسانههای مختلف که بازدید میکردم مشاهده میکردم که کاربران دلسوز محیط زیست اعلام کرده بودند این روز را از خانه بیرون نمیروند، برای مثال یکی از کاربران نوشته بود: «سیزده بدر نمیرم بیرون تا طبیعت بدونه میتونستم برم ولی نرفتم.»
یا کاربری دیگر اینگونه نوشته بود: «من از اینکه برم جایی که هزار نفر دوروبرم نشستن و یا دارن گند میزنن به طبیعت یا بچه هاشون دارن طبیعت رو نابود میکنن رو ببینم متنفرم. میشینم خونه و دعا میکنم بارون بیاد. اینطوری لااقل یه عدهای نمیرن بیرون.»
اما حس میکنم با اینحال در آیندهای نزدیک برای دیدن طبیعتی زیبا در کشور و شهرمان حسرت به دل خواهیم ماند. سیزده بدرِ پیشینیان ما، روزی برای ستایش و دعا برای طلب باران فراوان در سال پیش رو، برای گرامیداشت و پاکیزگی طبیعت و مظاهر آن، و زیست بوم مقدس آنان بوده است. در حالیکه امروزه روز ویرانی و تباهی طبیعت است!
اگر به محیط زیست خودتوجه کنیم میفهمیم که هر ساله در روز سیزده به در چند درخت با اتش سوزی از بین میروند؟ یا چند حیوان شکار میشوند زیر ماشین میایند میترسند و یا خانه یشان خراب میشود؟ یااینکه چه میزان زباله در طبیعت رها میشود به این نتیجه میرسیم که با وجود همه تفریحات موجود در این روز باید در حفظ و نگهداری محیط طبیعی کوشا باشیم.
پوست میوه مگه برای طبیعت لازم نیست؟؟؟ من همیشه این مورد رو به طبیعت می سپارم بالاخره باید تچزیه بشه
تجزیه شدن پوست میوه ها درست است، اما تا زمان تجزیه شدن، با کثیفی محیطی که از آن لذت بردیم چه کنیم؟ بعداز ما کسی دیگه قرار نیست اون جا باشه؟